داعش چگونه از اندونزی سردرآورد؟

داعش چگونه از اندونزی سردرآورد؟

چندی پیش در وب‌سایت وزین دین آنلاین خبری در خصوص متلاشی شدن نقشه تروریستی داعش توسط پلیس اندونزی توجه مرا به خود جلب نمود. بنابه گزارش مذکور چند داعشی در نزدیکی جاکارتا قصد داشتند در شب سال نو با ساطور و چاقو به پاسگاه پلیس حمله نمایند که پلیس از این ماجرا مطلع شده و در اقدامی پیش‌دستانه چند نفر را بازداشت و سپس به مقر آنها حمله می‌کند و برخی را نیز به ضرب گلوله از پای درمی‌آورد. طبق این گزارش نگرانی‌ها در خصوص جسورتر شدن داعشی‌ها در بزرگ‌ترین کشور مسلمان‌نشین جهان افزایش یافته است.

اگرچه عوامل مختلفی می‌تواند در این امر دخیل باشد، اما بی‌شک مقصر اصلی خود دولت اندونزی و عالمان مذهبی آن هستند. وقتی که چمدان‌های پر از پول سعودی چشم‌ها را بر حقایق بست و با سهل‌انگاری فضا برای فعالیت مبلغان وهابی در این کشور مهیا شد، باید به فکر این روز می‌بودند. برای من باعث شگفتی بود وقتی از افراد مختلفی در اندونزی شنیدم که دولت عربستان به وزارت علوم اندونزی بودجه مستقیم می‌دهد! طبیعی است که آن که به وزارت علوم کمک مالی نماید در مواد درسی نیز دخالت کند. آن‌وقت که نهال علم با پترو دلار سعودی قوت گیرد و محتوا بر اساس میل عربستان باشد، محصولی جز جوانان داعشی از آن نخواهد رویید.

محرم سال 2013 برای دومین بار به اندونزی مسافرت کردم. یک هفته قبل از آن بندر بن سلطان به این کشور آمده بود. شیعیان از این مسافرت آن هم کمی قبل از محرم، احساس خوبی نداشتند، که البته وقایع بعدی نیز بر این نگرانی‌ها صحه گذاشت. دو سه روز قبل از مراسم عاشورا پلیس به سراغ بزرگان شیعه در شهرهای مختلف رفته به آنها هشدار داده بود که وهابی‌ها درصدد حمله به مراسم عاشورا هستند، پس بهتر است از برگزاری مراسم صرف‌نظر شود. من در آن ایام در شهری به نام کونینگان بودم. دوستان شیعه ما مصر بودند که حتماً مراسم در شهر برگزار شود، اما درنهایت پس از مشورت نتیجه این شد که مراسم در روستایی در نزدیکی شهر به پا گردد. این تصمیم با مخالفت برخی از دوستان شیعه مواجه شد که معتقد بودند باید مراسم در شهر برگزار شود و ابراز می‌کردند که درراه امام حسین (ع) از کسی باکی ندارند. درنهایت علی‌رغم میل این افراد و برای صیانت از زنان و کودکان، مراسم را در آن روستا برگزار کردیم و همه‌چیز به‌آرامی گذشت. عصر همان روز دوستان شیعه از دیگر شهرها تصاویری از حمله وهابی‌ها به مراسم عزاداری در شهرهای مختلف اندونزی ارسال کردند. تصاویر ناراحت‌کننده‌ای بود، جوانان شیعه با سروصورت‌های غرق در خون و مجلس‌هایی که به‌هم‌ریخته بود. این رفتار جماعت وهابی اندونزی به‌خوبی نشان می‌داد که کشور در آینده نزدیک با مشکلات جدی‌ای روبه‌رو شود.

در شهری دیگر با یکی از علمای بسیار سرشناس اهل سنت -که به صلاح نیست نامش برده شود- ملاقاتی داشتم. او در خلال سخنانش گفت که وهابی‌های سعودی با چمدان‌های پر از دلار به نزد من آمدند، اما آنها را نپذیرفتم. اما مشکل در این است که همه عالمان این دیار چنین رفتاری نداشته و نخواهند داشت. عنوان خادم حرمین بودن و نیز دلارهای بی‌حساب، موجب نفوذ وهابیت سعودی در کشورهای اسلامی بخصوص این کشور است. مدارس بزرگ و پر امکانات سعودی در جاکارتا و دیگر شهرهای این کشور مکانی برای تربیت چنین نیروهای تندرویی است. هرچند مبلغان وهابی از زندان‌های این کشور نیز غافل نبوده و طیف تبه‌کار و مایل به جنایت را در این مکان‌ها هدف قرار می‌دهند.

یکی دیگر از ابزارهای قدیمی و مؤثر برای نفوذ سعودی‌ها در این کشورها شیعه‌هراسی است. در گزارش سال گذشته نهضت علمای اندونزی یکی از عالمان تحصیل‌کرده در عربستان سخنرانی کرده و علما را از خطر نفوذ تشیع بیم داده بود. وی ادعا کرده بود که تشیع با ترویج متعه فساد را به جامعه اندونزی تزریق خواهد کرد. او در ادامه گفته بود که من خود به ایران رفته‌ام و از نزدیک شاهد بودم که دولت این کشور میلیون‌ها دلار بودجه صرف ترویج متعه در این کشور می‌کند و به جوانان پول می‌دهد تا متعه نمایند و بی‌بندوباری کنند.

خوشبختانه چون از این جهت دولت اندونزی دولتی سکولار است به لحاظ قانونی نتوانستند مانند مالزی، شیعه را فرقه ضاله و گمراه معرفی نمایند، اما همواره تلاش کرده‌اند تا با محافل دینی و سخنرانی و اعلامیه‌ها و برنامه‌های مختلف شیعه را تهدیدی برای این کشور و جهان اسلام معرفی نمایند. طبیعی است در این فضا ملجأ و پناه آنها هم عربستان سعودی و ایادی او باشند.

واقعیت تلخ این است که این کشورها در دام وهابیان گرفتار آمده‌اند و خود نیز یا بی‌خبرند و یا نمی‌خواهند غیرازاین بیندیشند و ببینند، اما دیری نپاید که اینان خود را در محاصره نسلی از فرزندانشان بیابند که جامعه را تکفیر کرده و عرض و مال و جان آن را بر خود حلال بداند. آن‌وقت بزرگان این بلاد باید به خاطر بیاورند که این مار را خود در آستین پرورانده‌اند. بر دلسوزان اندونزی و بزرگان آن است تا هنوز کار به‌کلی از دستشان خارج نشده و شرایط مغلوب نگشته درراه رفته تجدیدنظر نمایند و لختی در داستان پیدایش این سایه شوم بر کشورشان تأمل کنند.
 
 

داعش چگونه از اندونزی سردرآورد؟

چندی پیش در وب‌سایت وزین دین آنلاین خبری در خصوص متلاشی شدن نقشه تروریستی داعش توسط پلیس اندونزی توجه مرا به خود جلب نمود. بنابه گزارش مذکور چند داعشی در نزدیکی جاکارتا قصد داشتند در شب سال نو با ساطور و چاقو به پاسگاه پلیس حمله نمایند که پلیس از این ماجرا مطلع شده و در اقدامی پیش‌دستانه چند نفر را بازداشت و سپس به مقر آنها حمله می‌کند و برخی را نیز به ضرب گلوله از پای درمی‌آورد. طبق این گزارش نگرانی‌ها در خصوص جسورتر شدن داعشی‌ها در بزرگ‌ترین کشور مسلمان‌نشین جهان افزایش یافته است.

اگرچه عوامل مختلفی می‌تواند در این امر دخیل باشد، اما بی‌شک مقصر اصلی خود دولت اندونزی و عالمان مذهبی آن هستند. وقتی که چمدان‌های پر از پول سعودی چشم‌ها را بر حقایق بست و با سهل‌انگاری فضا برای فعالیت مبلغان وهابی در این کشور مهیا شد، باید به فکر این روز می‌بودند. برای من باعث شگفتی بود وقتی از افراد مختلفی در اندونزی شنیدم که دولت عربستان به وزارت علوم اندونزی بودجه مستقیم می‌دهد! طبیعی است که آن که به وزارت علوم کمک مالی نماید در مواد درسی نیز دخالت کند. آن‌وقت که نهال علم با پترو دلار سعودی قوت گیرد و محتوا بر اساس میل عربستان باشد، محصولی جز جوانان داعشی از آن نخواهد رویید.

محرم سال 2013 برای دومین بار به اندونزی مسافرت کردم. یک هفته قبل از آن بندر بن سلطان به این کشور آمده بود. شیعیان از این مسافرت آن هم کمی قبل از محرم، احساس خوبی نداشتند، که البته وقایع بعدی نیز بر این نگرانی‌ها صحه گذاشت. دو سه روز قبل از مراسم عاشورا پلیس به سراغ بزرگان شیعه در شهرهای مختلف رفته به آنها هشدار داده بود که وهابی‌ها درصدد حمله به مراسم عاشورا هستند، پس بهتر است از برگزاری مراسم صرف‌نظر شود. من در آن ایام در شهری به نام کونینگان بودم. دوستان شیعه ما مصر بودند که حتماً مراسم در شهر برگزار شود، اما درنهایت پس از مشورت نتیجه این شد که مراسم در روستایی در نزدیکی شهر به پا گردد. این تصمیم با مخالفت برخی از دوستان شیعه مواجه شد که معتقد بودند باید مراسم در شهر برگزار شود و ابراز می‌کردند که درراه امام حسین (ع) از کسی باکی ندارند. درنهایت علی‌رغم میل این افراد و برای صیانت از زنان و کودکان، مراسم را در آن روستا برگزار کردیم و همه‌چیز به‌آرامی گذشت. عصر همان روز دوستان شیعه از دیگر شهرها تصاویری از حمله وهابی‌ها به مراسم عزاداری در شهرهای مختلف اندونزی ارسال کردند. تصاویر ناراحت‌کننده‌ای بود، جوانان شیعه با سروصورت‌های غرق در خون و مجلس‌هایی که به‌هم‌ریخته بود. این رفتار جماعت وهابی اندونزی به‌خوبی نشان می‌داد که کشور در آینده نزدیک با مشکلات جدی‌ای روبه‌رو شود.

در شهری دیگر با یکی از علمای بسیار سرشناس اهل سنت -که به صلاح نیست نامش برده شود- ملاقاتی داشتم. او در خلال سخنانش گفت که وهابی‌های سعودی با چمدان‌های پر از دلار به نزد من آمدند، اما آنها را نپذیرفتم. اما مشکل در این است که همه عالمان این دیار چنین رفتاری نداشته و نخواهند داشت. عنوان خادم حرمین بودن و نیز دلارهای بی‌حساب، موجب نفوذ وهابیت سعودی در کشورهای اسلامی بخصوص این کشور است. مدارس بزرگ و پر امکانات سعودی در جاکارتا و دیگر شهرهای این کشور مکانی برای تربیت چنین نیروهای تندرویی است. هرچند مبلغان وهابی از زندان‌های این کشور نیز غافل نبوده و طیف تبه‌کار و مایل به جنایت را در این مکان‌ها هدف قرار می‌دهند.

یکی دیگر از ابزارهای قدیمی و مؤثر برای نفوذ سعودی‌ها در این کشورها شیعه‌هراسی است. در گزارش سال گذشته نهضت علمای اندونزی یکی از عالمان تحصیل‌کرده در عربستان سخنرانی کرده و علما را از خطر نفوذ تشیع بیم داده بود. وی ادعا کرده بود که تشیع با ترویج متعه فساد را به جامعه اندونزی تزریق خواهد کرد. او در ادامه گفته بود که من خود به ایران رفته‌ام و از نزدیک شاهد بودم که دولت این کشور میلیون‌ها دلار بودجه صرف ترویج متعه در این کشور می‌کند و به جوانان پول می‌دهد تا متعه نمایند و بی‌بندوباری کنند.

خوشبختانه چون از این جهت دولت اندونزی دولتی سکولار است به لحاظ قانونی نتوانستند مانند مالزی، شیعه را فرقه ضاله و گمراه معرفی نمایند، اما همواره تلاش کرده‌اند تا با محافل دینی و سخنرانی و اعلامیه‌ها و برنامه‌های مختلف شیعه را تهدیدی برای این کشور و جهان اسلام معرفی نمایند. طبیعی است در این فضا ملجأ و پناه آنها هم عربستان سعودی و ایادی او باشند.

واقعیت تلخ این است که این کشورها در دام وهابیان گرفتار آمده‌اند و خود نیز یا بی‌خبرند و یا نمی‌خواهند غیرازاین بیندیشند و ببینند، اما دیری نپاید که اینان خود را در محاصره نسلی از فرزندانشان بیابند که جامعه را تکفیر کرده و عرض و مال و جان آن را بر خود حلال بداند. آن‌وقت بزرگان این بلاد باید به خاطر بیاورند که این مار را خود در آستین پرورانده‌اند. بر دلسوزان اندونزی و بزرگان آن است تا هنوز کار به‌کلی از دستشان خارج نشده و شرایط مغلوب نگشته درراه رفته تجدیدنظر نمایند و لختی در داستان پیدایش این سایه شوم بر کشورشان تأمل کنند.
 
 

داعش چگونه از اندونزی سردرآورد؟